خلاصه
تئوری حاکمیت شرکت پیش بینی می کند که قدرت نفوذ، هزینه های عامل را تحت تأثیر قرار میدهد و به این ترتیب کارآیی شرکت نیز تحت تأثیر قرار داده می شود. روش جدیدی برای تست این تئوری پیشنهاد می کنیم.
در این روش از کارآیی سود نیز استفاده می شود و یا اینکه سودهای شرکت چقدر به کمک شرکتی با بهترین عمل که با شرایطهای خارجی مشابه مواجه است،نزدیک هستند. ما در ابتدا، مدل معادلات همزمان را بکار می بریم که خسارات یا ضایعات معکوس از کارآیی گرفته تا ساختمان سرمایه را به حساب می آورد. ما همچنین مقیاس های ساختمان مالکیت را در تست ها کنترل می کنیم. در می یابیم که داده های راجع به صنعت بانکداری با تئوری ثابت هستند و نتایج از لحاظ آماری عمده هستند و از لحاظ اقتصادی نیز چشمگیر و قوی میباشند.
ژانویه 2003
کدهای JEL : G32 , G34 , G21, G28
کلید واژه ها : ساختمان سرمایه ،هزینه های عامل ،بانکداری ، کارآیی
نظریات بیان شده ،الزاماً نظریات هیئت حاکمان،بانک ایتالیا و یا کارمندان آنجا را بازتاب نمیکنند. از نویسندگان Hamid Mehran, Bob Avery , Anjan Thakor , George Pennacchi و سایر شکت کنندگان در سمپوزیوم JFI/FRBNY/NYU در رابطه با “حاکمیت شرکت در بانکداری و صنایع سرویس های مالی” متشکریم ، از همین شرکت کنندگان سمینار در هیئت حفظ فدرال به خاطر سفارشات و توصیه های راه گشایشان سپاسگزاریم و از آقایان Seth Bnime و Joe scalise به خاطر کمک و همکاری با ارزش تحقیقی کمال تشکر را داریم.
1- مقدمه
هزینه های نماینده (عامل)، در حاکمیت شرکت هم در صنایع مالی و هم در صنایع غیرمالی از جمله مسائل مهمی می باشند. تفکیک مالکیت و کنترل در یک شرکت تحت مدیریت حرفه ای میتواند باعث شود مدیران، بقدر کافی تلاش کاری انجام ندهند، در عایدی های اکتسابی زیاده روی کرده و ورودی ها و خروجی هایی را انتخاب کنند که با برتری های خودشان مناسب است و یا در غیر اینصورت نمی توانند ارزش شرکت را به حداکثر برسانند و در واقع ، هزینه های نماینده مالکیت خارجی برابر است با ارزش از دست رفته از مدیران حرفه ای که بهره وری شخصی شان را به جای ارزش شرکت به حداکثر
می رسانند.
تئوری بیان می کند که انتخاب ساختمان سرمایه ممکن است به کاهش این هزینه های نماینده کمک کند . تحت فرضیه هزینه های عامل، قدرت نفوذ بالا و یا نسبت پائین سهم متعارفی / سرمایه،هزینه های نماینده سهم متعارفی خارجی را کاهش میدهد و ارزش شرکتی با تحمیل کردن و یا تشویق کردن مدیران باری تلاش بیتشر در زمینة سود سهامداران افزایش مییابد. ازموقع چاپ مقالة اصلی توسط Meckling , Jensen (1976) ، نوشتجات گسترده ای راجع به چنین توضیحات تئوریتیکی عامل ساختمان سرمایه فراهم شده است. قدرت نفوذ بیشتر مالی ممکن است مدیران را تحت تأثیر قرار دهد و هزینه های نماینده را از طریق تهدید تصفیه کاهش دهد، که این باعث ضررهای شخصی به مدیران می شود که به عبارتی در حقوق، شهرت و اعتبار،درآمدهای اضافه بر حقوق و غیره دچار ضرر می شوند و از طریق فشار برای تولید جریان نقدی، پرداخت هزینه های سود صورت بگیرد. قدرت نفوذ بالاتر میتواند کشمکش های بین سهامداران و مدیران را در رابطه با انتخاب سرمایه گذاری کاهش دهد، پذیرش مقدار خطر را بالا برد و شرایطهایی که تحت آن شرکت تصفیه شده است و سیاست سود سهام همگی را بیشتر قابل تحمل سازد.
مشکلات حاکمیت شرکت، هزینه های عامل و ساختمان سرمایه ، به ویژه سؤالات مهمی پیرامون سیاست و تحقیق مطرح می کنند که در رابطه با صنعت بانکداری میباشند. شاهد قابل عرضه برای امور مورد نظر و ضررهای بزرگ از بعضی سازمان های اصلی بانکداری بین المللی در ورشکستگی های شرکت بزرگ اخیر بیانگر آن است که این سازمان های بانکداری ممکن است بعضی مسائل و مشکلات پیرامون حاکمیت اصلی خودشان داشته باشند، هزینه های عامل نیز ممکن است به ویژه در این صنعت بزرگ باشند چون بانک ها با ماهیت مبهمی که از لحاظ اطلاعات دارند، اطلاعات خصوصی را در زمینة مشتریان وام شان و سایر موارد اعتباری حفظ می کنند. علاوه بر این، ساختمان سرمایة بانک، مستقیماً به وسیله قانون و مقررات تحت تأثیر قرار می گیرد، آنها حداقل ها را برای سرمایة سهم متعارفی و انواع دیگر سرمایة قانونی را جهت ممانعت از ریسک کردن بیش از حد تنظیم میکنند و احتمالاً هزینه های عامل نیز تحت تأثیر قرار می گیرند. حاکمیت شرکت ، هزینه های عامل و ساختمان سرمایه از جمله موضوع هایی هستند که در بانکداری مهم هستند چون نقش های عمده ای را با این صنعت ایفا می کنند و در فراهم آوری اعتبار برای شرکتهای غیرمالی و در انتقال اثرات سیاست پولی و در فراهم آوری پایداری برای اقتصاد به صورت کلی بسیار ارزشمندند.
شامل 65 صفحه word
سبکهای مدیریتی در سازمانهای تحقیق و توسعه:
در مطالعات مدیریتی از بررسی وجود و چگونگی تاثیرگذاری تفاوتها بر انتخابهای سازمانی غفلت شده است. تعریف ماهیت تحقیق و توسعه منوط به شناسایی کارکردهای آن است.
تحقیق و توسعه بهطور سنتی، مجموعهای از مراحل تلقی میشود که منعکسکننده پیشرفت یک برنامه فناورانه مشخص هستند. طرح غالب، علمی و فناوری پیشرفته سه نوع فرایند زیربنایی تحقیق و توسعه است.
در صنایعی که از الگوی طرح غالب استفاده میکنند، فناوری از طریق انفصالهای افزاینده قابلیت رقابت با بهبود کارایی محصول و گسترش دانشی تحول مییابد که از قبل وجود داشته است. هر فرایند تحقیق و توسعه از یک مرحله کاوشی و یک مرحله بهرهبرداری تشکیل میشود. فرایندهای تحقیق و توسعه را احتمال خطرهای متفاوت بهویژه در مرحله بهرهبرداری مشخص میسازند. موفقیت یک رقابت به عواملی نظیر شناخت بازار، چگونگی زمانبندی نوآوری و پایین بودن هزینههای تولید بستگی دارد.
مقدمه
هدف از این مقاله فهم این مطلب است که آیا در سازماندهی و مدیریت فعالیتهای "تحقیق و توسعه" شیوههای متفاوتی وجود دارد؟ هم از منظر علم مدیریت (راسل و دیگران، 1991) و هم از دیدگاه سازمانی (توئیس 1987) این موضوع مورد بررسی قرار گرفته است.
اما این مطالعات "تحقیق و توسعه" را همچون نوعی "جعبة سیاه" تلقی کردهاند، یعنی تمرکز این مطالعات بر آن دسته از فعالیتهای سازمانها و شرکتها قرار داشته است که به توسعة فناوریها و محصولات جدید اختصاص یافتهاند. موارد دیگری از مطالعات تحقیق و توسعه به سهم و نقش مخارج کل «تحقیق و توسعه» کلان در رشد اقتصادی کشورها پرداختهاند. گلورم در یک مطالعة بینالمللی نمونهای متشکل از 52 کشور در حال توسعه و 18 کشور توسعهیافته را برگزیدهاند و نقش بارز مخارج "تحقیق و توسعه" بر رشد اقتصادی را به تأیید رسانیدهاند. مطالعة آنها مؤید این امر است که مخارج تحقیقات تأثیر بیشتری در رشد اقتصادی کشورهای در حال توسعه داشته و دارند.
آخرین بررسیهای علمی نشان داده است که در سطح سازمانی، فعالیتهای تحقیقاتی باید از فعالیتهای توسعهای تفکیک شوند و این تجربهای است که در سطح صنایع به کار گرفته شده است.
نقش تحقیق در حوزة سازمانهای گوناگون به طرز متفاوتی تعریف میشود. مثلاً جنرال الکتریک در هر یک از سه حوزة اصلی کار خود یعنی موتور هواپیما، تأمین روشنایی و موتورها، نقشهای گوناگونی را به بخش تحقیقات خود واگذار کرده است.
از این گذشته، شرکتها بیش از پیش ناگزیر میشوند "تحقیق و توسعه" خود را بر مبنایی جهانی طراحی کنند تا بتوانند به منابع خارجی دانش دست یابند. (1996/(CHIESA.
از این حیث نیز، سازمانهای "تحقیق و توسعه" ماهیتی متفاوت دارند به ویژه هنگامی که "فعالیتهای تحقیقگرا" را به جای "فعالیتهای توسعهگرا" مورد توجه قرار میدهند.
این مثالها ملاحظاتی را مطرح میکنند:
O فعالیتهای تحقیقی و فعالیتهای توسعهای در یک سازمان در واحدهای مختلف انجام میشود. بنابراین، به نظر میرسد که فعالیتهای تحقیقی و فعالیتهای توسعهای ماهیتاً متفاوتاند.
O به نظر میرسد فرآیندهای تحقیقی و توسعهای از سازمانی به سازمان دیگر و از صنعتی به صنعت دیگر متفاوتاند. به ویژه ماهیت فرآیند نوآوریهای فناورانه از صنعتی به صنعت دیگر شدیداً متفاوت است. (1995KODAMA, ؛1991،1990 /PAVITT) مطالعات مدیریتی از بررسی وجود و چگونگی تأثیرگذاری تفاوتهای میان صنعتی بر تصمیمات و انتخابها سازمانی و مدیریتی غفلت کردهاند. چنین ملاحظاتی ضرورت مطالعه اینکه آیا یک سبک خاص مدیریتی / سازمانی با نوع ویژهای از فرآیند تحقیق و توسعه و با ماهیت متفاوت فعالیتهای تحقیق و توسعه ارتباطی دارد یا خیر و در صورت وجود این رابطه چگونه است، مطرح میکند.
فرایند فعالیتهای تحقیق و توسعه
در این بخش، ادبیات اصلی موجود در زمینه تحقیق و توسعه مورد بازنگری قرار میگیرد تا مشخص شود که اولاً آیا در محدودة تحقیق و توسعه فعالیتهایی وجود دارند که ماهیتاً متفاوت باشند و ثانیاً آیا گونههای مختلفی از فرآیندهای تحقیق و توسعه وجود دارد یا خیر.
ماهیت فعالیتهای تحقیق و توسعه: تعریف ماهیت تحقیق و توسعه منوط به شناسایی کارکردهای آن است. به طور سنتی، تحقیق و توسعه مجموعهای از مراحل تلقی میشود که منعکسکنندة پیشرفت یک برنامة فناورانه مشخص (تحقیق، توسعه، مهندسی و غیره) هستند. کارهای تحقیقاتی و حوزههای مختلف مطالعه، کمک میکنند که این حوزهها را از منظر متفاوتی ببینیم.
اخیراً کوسب 1996 اظهار داشته است که تحقیق و توسعه به دو صورت بروز مییابد: یکی در شیوة سرمایهگذاری که به موجب آن فعالیتهای تحقیق و توسعه هماهنگ با توسعة توانمندیهای فناورانه شرکت یا سازمان شکل میگیرند و دیگری در شیوة استحصال که بر اساس آن کارکرد تحقیق و توسعه با دیگر کارکردهای مبتنی بر بازار در شرکتها به خصوص به منظور ارائة محصولات و خدمات ویژه به مشتریان ترکیب میشود. او همچنین تأکید میکند که خصوصیات فناوری مرتبط با این دو روش به کارگیری فعالیتهای تحقیق و توسعه متغیرند. در حالی که محصول فعالیتهای تحقیق و توسعه در زمینة شیوة سرمایهگذاری فناوری است که "دانش و مهارت" تلقی میشود (ارائة رسمی چکیدة فناوری به شکل رمزبندیشده، توانمندی بهکارگیری و دانش تاکتیکی مرتبط با آن)، نتیجة فعالیت تحقیق و توسعه در شیوة استحصال از لحاظ عملی، ارائة دستورالعملهای فناورانه است.
انتخاب ترکیبات خاص از فناوریها، طراحی اعمال، تعیین شکل سیستمهای فرعی، توانایی تأمین حوزة خاصی از خدمات و کارائیها
نوع فرآیند تحقیق و توسعه
تا جایی که به انواع فرآیند تحقیق و توسعه مربوط میشود، یکی از اولین الگوها را کارهای تحقیقاتی پاویت PAVITT)، 1984، 1990، 1991) ارائه کرد. او الگوهای مختلف تغییرات فناوری و انواع منابع نوآوری مرتبط با آنها را شناسایی کرد.
طبقهبندی وی مشخص میکند که فعالیتهای داخلی تحقیق و توسعه، در صنایع و سازمانهای مختلف نقشهای مختلفی ایفا میکنند و در برخی صنایع، منبع مهم نوآوری فناورانه نیست. هنگامی که تحقیق و توسعه یک منبع اصلی نوآوری فناورانه باشد، این طبقهبندی چیز زیادی راجع به تفاوتهابیان نمیکند.
یکی از مطالعات متمرکز در این باره کار کداما(KODAMA) است. او سه نوع فرآیند زیربنایی تحقیق و توسعه را شناسایی کرد: طرح غالب، علمی و فناوری پیشرفته. تمایز میان این سه الگو زمانی رخ مینماید که احتمال توقف یک برنامة خاص تحقیق و توسعه پس از ورود به مرحلة توسعه در نظر گرفته شود. دقیقتر آنکه الگوهای طرح غالب، دارای این خصوصیت هستند که احتمال لغو یک برنامه در مرحلة توسعه، برابر با صفر است.
در فرآیندهای با فناوری سطح بالا، احتمال لغو یک برنامه را در مرحلة توسعه در مقایسه با مرحله تحقیقاتی کاهش میدهد، هر چند که این احتمال از صفر بیشتر است. در فرآیندهای علمی، احتمال لغو برنامه پیش و پس از ورود آن به مرحلة توسعه برابر است. به عبارت دیگر، این سه الگو توسط درجههای مختلفی از احتمال شکست در طول برنامه مشخص میشوند. «کداما» دریافت که صنایع خودروسازی، غذایی، نساجی، فولاد و شیمیایی، از الگوی طرح غالب پیروی میکنند و فرآیندهای علمی در صنایع شیمیایی و داروسازی به کار گرفته میشوند؛ الگوهای فناوری پیشرفته نیز معمولاً مربوط به صنایع الکترونیک، مخابرات و ماشینآلات هستند.
«کداما» تفاوتهای بین الگوی طرح غالب و دو الگوی دیگر را بر حسب پویایی فناورانه و رقابتی بیان میکند.
در صنایعی که از الگوی طرح غالب استفاده میکنند، فناوری از طریق انفصالهای افزایندة قابلیت رقابت، با بهبود کارآیی محصول و گسترش دانشی که از قبل وجود داشته، تحول مییابد. در صنایعی که فرآیندهای فناوری سطح بالا و یا الگوهای علمی را به کار میبندند، انفصال در فناوری باعث نابودی قابلیتها میشود و دانش موجود را منسوخ میکند. بنابراین، احتمال خطر بالا در الگوهای فناوری پیشرفته و علمی، به این سبب است که همواره این امکان وجود دارد که یک فناوری جدید جانشین فناوری موجود گردد. در الگوی طرح غالب، فناوریهای موجود معمولاً ارزش تجارتی خود را حفظ میکنند و توقف اجرا نادر و یا ناممکن است.
شامل 100 صفحه word
...